روزگار غريبي بود، جنگلي بود که درختی نداشت،
شکارچي بود که تفنگی نداشت، تفنگش فشنگی نداشت، با تفنگي که فشنگ نداشت، مي زنه به آهويي که سرنداشت و ميندازدش تو کيسه اي که ته نداشت. اگر چه اين شعر سر و ته نداشت ولي ارزش سر کار گذاشت شما رو داشت.

دسته ها :

يارو ميره زن بگيره بهش ميگن بالاي مجلس بسين و حرفاي گنده بزن
اونم ميره روي طاقچه ميشينه ميگه: فيل دايناسور آسمانخراش کاميون.....

دسته ها :

مردی توی خیابون راه میرفت ومی خندید0

دوستش بهش رسید و گفت چرا با خودت می خندی؟مگه دیوونه شدی؟

مرد گفت نه. دارم برای خودم جوک تعریف می کنم0

کمی که جلوتر رفتند مرد آنقدر خندید که سیاه وکبود شد دوستش سوال کرد دیگه چی شده؟

مرد گفت هیچی تا حالا این جوک رو نشنیده بودم0

دسته ها :

به اندازه ي دنيا دوست دارم نه به اندازه ي بارون چون يه روز بند مياد... دوست دارم نه به اندازه برف چون يه روز آب ميشه... دوست دارم نه به اندازه گل چون يه روز پژمرده ميشه... دوست دارم به اندازه ي دنيا چون هيچ وقت تموم نميشه

دسته ها :

زندگی

زندگی خالی است پر کنید آنرا.

زندگی یک مشکل است با آن روبه رو شوید.

زندگی یک معادله است موازنه کنید .

زندگی یک معما است آن را حل کنید.

زندگی یک تجربه است مرور کنید .

زندگی یک مبارزه است قبول  کنید .

زندگی یک کشتی است با آن دریا نوردی کنید .

زندگی یک سوال است جواب دهید .

زندگی یک موفقیت است لذت ببرید .

زندگی یک بازی است برنده وپیروزشوید .

زندگی یک هدیه است آن را دریافت کنید .

زندگی دعا است ان را به طور یکنواخت بخوانید .

زندگی درد است آن را تحمل کنید .

زندگی یک دوربین است بنابراین بهتر است با آن با صورت خندان و شاداب روبه رو شوید

دسته ها :

از دبیر زیست پرسیدند عشق یعنی چه؟

پاسخ داد:عشق ویروسی است که از راه چشم  وارد بدن می شود و وقتی به رگها و مویرگ ها می رسد به وسیله  آنها به دهلیز چپ منتقل می شود و از آنجا وارد قلب می شود و آن موقع است که سریع باید رسیدگی شود و به یک متخصص مراجعه شود.

 

دسته ها :

بشر تنها مخلوقی است که نمی خواهد آن باشد که هست.(کامو)

دسته ها :

وقتی خداوندبخواهد کسی را دیوانه کند،او را به تمام آرزوهایش می رساند.(اسکاروایلد)

دسته ها :

ایرانیان،همه شاعرند

کافی است که بایستی وگوش بسپاری در کوچه پس کوچه های تهران،در پیاده روهای چهارباغ اصفهان،در زیر طاق های بازارهای اهواز،در کنار دروازه قران شیراز،در جلوخان مسجد کبود تبریز درگذرگاه های کوچ عشایر در سایه سارهای چادرهای قبایل در دامنه های بلند قامت الوند، در کناره های دامن گسترده اروند،در سبزه زارهای استان گلستان، در اوبه های مدور ترکمنان، در سایه ریز درختان گیلان، در شرشر چشمه های آب گرم اردبیل هرچه می شنوی به شعر است.زبان و لهجه را کاری نیست همه جا شعر است هرجا که ایرانی هست شعر نیز هست خواه کردی سخن بگوید یا لری یا بختیاری یا قوچانی یا آذری یا اهوازی،لب که به سخن بگشاید شعر می سراید.ایرانی زاده ی شعر است با شعر زاده می شود با شعر بالیده وپرورده می شود،با شعر زندگی می کند وبا شعر جان می سپارد.شعر در جان ایرانی جاریست، شعری که موزون است و مقفی وآهنگین است و پر ترنم و پر از صورتهای خیال و آکنده از تصویرهای رنگارنگ و لبریز از موسیقای کلام.

مادر در گوش دلبندش لای لای به شعر می گوید: گل سرخ وگل پونه، عزیزم یکی یک دونه

دست فروش به شعر می خواندت: آی انگوری آی انگوری مثل چراغ زنبوری

آزرده به شعر می راندت:

امیدوار بود هر کسی به خیر کسان مرا به خیر تو امید نیست شر مرسان

عاشق به شعر گله می گزارد:

گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی

ویا: معلمت همه شوخی و دلبری آموخت جفا و ناز عتاب و ستمگری آموخت

عارف با معشوق الهی خود راز و نیاز شاعرانه دارد:

کی رفته ای ز دل که تمنا کنم تو را کی بوده ای نهفته که پیدا کنم تو را

عاشق معشوق را به شعر می ستاید:

من آدمی به چنین شکل و خوی و قد و روش ندیده ام مگر این شیوه از پری آموخت

و سوگواران در اندوه بزرگان، به شعر در سوگ می نشینند:

از شمار دو چشم یک تن کم وز شمار خرد هزاران بیش

دسته ها :

خطاهای بشری اول رهگذرند

   بعد میهمان

چندی نمی گذرد که صاحب خانه می شوند

    (ولتر)

دسته ها :

من سه تا فرشته دارم

یکی داره به کبوترا دون می ده

یکی داره به مردم کمک می کنه

سومی هم که من خیلی دوسش دارم

                                             الان داره این مطلب رو می خونه

 

دسته ها :

دوستان عزیزی که افتخار می دهند و به این وبلاگ مراجعه می کنند بنده پذیرای نظرات،انتقادات و پیشنهادات شما می باشم0

rvojodi_20@yahoo.com

با تشکر،مدیر وبلاگ:سید رضا

دسته ها :

بخت از آن کسی است که مناجات کند با کارش ودراندیشه یک مسأله خوابش ببرد وکتابش را بگذارد در زیر سرش و ببیند در خواب حل یک مسأله را،باز با شادی درگیری یک مسأله بیدار شود.

دسته ها :

يه خره لنز مي ذاره و مي ره تو جنگل،
حيوون ها نگاش مي کنن، مي گه: چي يه، مگه آهو نديدين؟

دسته ها :

خردمند آنچه را بداند نمی گوید وآنچه را بگوید می داند.  (ارسطو)

دسته ها :

مهم این است که در هر لحظه قادر باشیم آنچه را که هستیم به خاطر آنچه می توانیم بشویم،قربانی کنیم. (شارل دوبوا)

دسته ها :

حکمت آن است که با بالا دستان خود جدال نکنی و زیر دستان را خار نسازی و آنچه در توان نداری عرضه نکنی و زبانت با دلت وسخنت با رفتارت مخالفت نکند.در آنچه نمی دانی سخن نگویی و کارها را به هنگام رویکرد رها نسازی تا به هنگام پشت کردن مجبور شوی آن را دنبال کنی.

((امام علی (ع)))

دسته ها :

به نام خداوند لوح وقلم             حقیقت نگار وجود و عدم

دسته ها :
X