نمی دانم چه حسی هست این عاشقی؟
وقتی می نشینم ، وقتی راه می روم ، وقتی می خوابم دوستت دارم
وقتی صدایی می اید دوستت دارم ، وقتی سکوت است دوستت دارم
چه می کنی با من که چنین راحت همیشگی شده ای ؟
I don’t know what is this sense lover? When will sit down, when the way, when sleep I love you when you have a voice that I love you, when silence is what I love you so you have with me that such a permanent comfortable?