دیشب در قلبم زمین لرزه ای به وسعت ٨ ریشتر اتفاق افتاد آنقدر شدید که حتی انعکاس آن را در مغزم نیز احساس کردم تمام مویرگ ها ، سرخرگ ها و سیاهرگ های من در هم تنید درختان و ساختمان های قلبم فرو ریخت خون هم چو سیلی در بدنم جاری گشت و هزاران بلاهای دیگر .......... اما تو چه ساده از همه این حوادث گذشتی فقط به خاطر. فقط به خاطر یک آبادی دیگر...
X